مامان جانم!
تا ساعاتی دیگر معلوم خواهد شد که پسری به دنیا می آید که دنیای میچکا و تاج سرش را دگرگون خواهد کرد یا دختری. آن لحظه می دانی چه لحظه ای است؟! آن لحظه، لحظه ای است که از شوق دانستن تو تمام شهر را برایت با پای پیاده خواهم دوید. تمام شهر را برایت زیر و رو خواهم کرد. تمام شهر را خواهم فتح کرد ... .
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
بر میچکا ..
بر تاج سرش ..
بر آقای پدرش ..
بر مامان خانمش ..
بر عزیز دلش ..
بر عزیز دل کوچکترش ..
بر خانواده تاج سرش ..
بر همه ی کسانی که خبر آمدنت خوش حال شان کرد ..
بر همه ..
بر همه مبارک باشد این گل پسر .. این قند و عسل .. این شیر و شکر .. این طلا طلا .. این بلا بلا .. این ناز و ادا .. این ناز و ادا.
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
بزرگِ خاندان، همانی که پای چپش را پانزده سال پیش تصادف ناکار کرد، همانی که سیاست داشت، ابهت داشت، تدبیر داشت و کلی ترسناک بود، همانی که بودنش با نبودنش فرق داشت، همانی که دلیل دور هم جمع شدنمان بود در اولین روز از سال جدید تنهایمان گذاشت و رفت. دلم با رفتنش رفت.
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:20